از همه ی فامیل و دوستانی که در دو هفته گذشته با پیام ها و حضور گرمشون من و خانواده ام را تسکین دادند صمیمانه سپاسگزاری می کنم…
دایی جون در جنگ های مختلف حضور داشت و از ابتدای جنگ ایران و عراق در خط اول با هلیکوپتر از میهنش دفاع کرد. لحظه ای آرام نداشت و تا آخرین لحظه در آسمان میهنش پرواز می کرد. نگرانی ما همیشه ترس از اتفاقی هنگام پرواز بود اما توانایی که او در پرواز داشت باعث شد همیشه از خطرناکترین ماموریت ها سالم برگردد و هیچکس فکر نمی کرد که چنین عقاب آسمان ایران به خاطر سهل انگاری بیمارستان جانش را از دست بدهد…
یادت همیشه زنده ست دایی جونم که همچون عقابی آسمان ایران را بیش از ۴۰ سال حفاظت کردی و خدمت شایانی به میهن و مملکتت کردی … افتخاری برای جامعه و فامیل و خانواده ات… دوستت دارم دایی جونم… به امید روزی هستم که ترا دوباره دیدار کنم … خواهر زاده ات، اختر